از دل برخواسته
دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۴۴ ب.ظ
دلم میخواهد بنویسم اشک بریزم آنچه درون این دل نهفته است را بیرون بریزم
دلم میخواهد باقلم گوشه ای از عظمت آن روز را با اندک واژه ها بیان کنم
بنوسم ازسیل اشک ها بر گونه ی کبودکودکان بی رمق دامن سوخته
وپیکر های لاله گون باخارنیزه ها فتاده بر اقلیم کربلا
از ترک های لب عطشان مظلومان کربلا
وخیمه هایی که درآتش خشم کوفیان شعله می تازند
بگویم ز فرات خجل از روی حسین وشرمسار سقّای کربلا
ازمهربان پرستار دشت نینواویتیمی آوارگان کربلا
چه سخت است ترسیم پاره ای زکرب بلا
هرچند بگویم داغ آن روز را نمیتوان بر زبان جاری ساخت واز نوشتن باز می ایستم
کلمات یاری دل سوزان من را ندارند.
۹۳/۱۲/۲۵